محل تبلیغات شما



پارت دوم رمان لحظه ی دلواپسی کنار پویا نشستم که گفت: ببینم خودتوبراش گرفتی یا نه؟! باحرص گفتم: اِ. پویا توهم وقت گیرآوردی. درهمین لحظه ساغربا یک سینی چای که دوتا فنجون داخلش بود روبرومون ایستاد. پویا یک فنجون مقابل من گذاشت ودیگری رو برای خودش. ساغرهنوزچهره ش کمی درهم بود ونشون میداد که هنوزازدست پویا دلخوره.تا می خواست بره پویا ناگاه دستش روگرفت وبین من وخودش نشوند. هم من وهم ساغرجا خورده بودیم که پویا گفت: خب خودتومعرفی نکردی؟! ساغربا عصبانیت خیره شد
پارت دوم رمان غبیر ممکن سھ ماھی ازکارم تو شرکت میگذره ھمھ چی خوبھ ؛ کارمو دوس دارمھمکارام خیلی خوبن این بھم ارامش میدھکارنقشھ ھام تقریبا تموم شده بودرو بھ مجدگفتم _ببخشید اقای مھندس میشھ بیاید ببینید این نقشھ خوب شده یانھ؟ _بلھ.الان میام دقیقا اومد کنارم رو میزم خم شد.بوی عطرشوحس میکردم.چقد بوی خوبی داشتاستغفرللهخدایا توبھ این حرفا چیھ من دارم میزنم سرمو انداختم پایین تا بیشتر ازین گناه نکنم سنگینی نگاشو حس کردم سرمو بلند کردم چشام افتاد تو
رمان لحظه ی دلواپسی پارت اول رمان به قلم رکسانا ( مریم ) . . . . . . ***************************************************************************** هرچه تلاش می کردم خوابم نمی برد ومدام ازاین پهلوبه آن پهلومی شدم0فکرمهمونی فردا لحظه ای راحتم نمی ذاشت.باخود فکرکردم دراين لحظه عمووخاله ودرسا چه حالی دارن؟ مطمئن هستم که خاله ازدلشوره خواب نداره ومدام دراين فکره که همه چیزمرتب پيش می ره یانه؟ وعموهم ازشوق دیدارفرزند ش بعد ازسالها دوری ازخانه وتحمّل رنج غربت بی
سلام دوباره اینم از پارت اول رمان غیر ممکن : یک رمان ایرانی به قلم غزل ایماه . . . . . **************************************************************************** با استینم عرق پیشونیمو پاک کردم _اهپس کجان اینا؟ @cafeetakroman رمان غیرممکن اختصاصی کافھ تک رمان 3 ازکلھ صبح دارم دنبال جعبھ وسایلای قدیمی میگردم ولی معلوم نیس کجان کلافھ از گشتن زیاد دادم بلند شد _ماااااماااان ماااامااان _ چتھ دختر چرا خونھ رو گذاشتی رو سرت؟ _ مامان جعبھ ی وسایلام کجاست؟
سلام دوستان خوبم شما رو به جشن روز اول وبلاگ یا تولد وبلاگم دعوت میکنم خوشحالم که تونستم خوشحالیم رو باهاتون در میون بزارم . برای حرف اول باید بگم که این اولی کار منو دوستای نویسندم هست و قبل از این هیج تجربه ای نداشتیم ولی خب هر چبزی از یک جایی شروع میشه و هر کسی از یک جایی شروع کرده . من و دوستام هم میخواهیم از این جا شروع کنیم و برای این کار به کمک خیلی ها نیاز داریم . به ما کمک میکنید ؟ ممنون توی اولین نوشته وبلاگم میخوام به این اشاره کنم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها